به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزد بی آبی علی اکبر قیومی نوشت: در روزهای گذشته و برای دومین مرتبه، شاهد حمله به خطوط آب به یزد در محدوده شرق اصفهان بودیم. کشاورزانی که از مشکلات ناشی از خشکسالی های پیاپی و برخی خلف وعده ها به تنگ آمده اند، پس از چند روز اعتراض خیابانی آرام و با شعارهایی تند اما کاملاً غیر سیاسی و البته با حمایت همدلانه رسانهها و افکار عمومی، جریان انتقال آب شرب به یزد، که شاهرگ حیاتی استان به حساب می آید را با اختلال مواجه ساخته و سپس بر سر میز مذاکره با وزارت نیرو و صنایع بزرگ حاشیه اصفهان نشستند.
البته ناپایداری کاملاً طبیعی خطوط انتقال آب و انرژی به ویژه در شرایط خشکسالی، جنگ ها و ناآرامی های سیاسی را نمی توان از نظر دور داشت و لازم است از منظر پدافند غیر عامل تدابیری برای آن اندیشید. اکنون در شرایطی به سر می بریم که به برکت آنچه از حدود هفتاد سال قبل بر منابع آبی ایران گذشته است، از اهواز تا مشهد و از سیستان تا آذربایجان و از اصفهان تا ارومیه درگیر مسائل حاد زیست محیطی و به ویژه در بخش آب هستند. نتایج انباشته ناشی از تصمیمگیریهای مقطعی و عموماً سیاست زده در این حوزه حساس، مسائلی را در جایجای کشور باعث شده است که متاسفانه در استان یزد که در ردیف آخر از جدول بارندگی قرار داشته و به شدت نیازمند آب انتقالی است، صورتی آزاردهنده تر به خود گرفته است.
باری، مساله تعرض به خط انتقال آب شرب یزد (که به سادگی میتواند در مورد سایر خطوط انتقال آب یا انرژی نیز تکرار شود) از جهات گوناگون حقوقی، زیست محیطی، امنیتی و حتی انسانی و اخلاقی قابل بحث و بررسی است. اما آنچه در این گفتار مورد نظر است سیاستهای رسانهای، مدیریت افکار عمومی، فعالیت نهادهای مدنی و در یک کلام "دیپلماسی استان یزد در موضوع حیاتی آب" است.
منظور از "دیپلماسی آب" در نوشتار حاضر چگونگی ارتباط با ذینفعان، تولید محتوا، مدیریت افکار عمومی، سیاست گزاری در حوزه رسانه، اطلاع رسانی و نهادهای مردمی، در جهت تقویت توان چانه زنی و در مذاکرات و مبادلات (بده-بستان) در سطوح سیاسی، اجرایی و امنیتی، برای تأمین منافع بلند مدت استان در بخش آب است.
اهمیت این موضوع زمانی آشکارتر خواهد شد که بدانیم یزد، برای همیشه پهنهای خشک در میانه ایران بوده و خواهد بود و با وجود مسائل حاد کنونی به تأمین آب از منابع بیرونی به شدت نیازمند است. بر این اساس لازم است متولیان امر و مدیران اجرایی سیاستهای معینی را برای فضاسازی رسانهای در سطح کشور ( که نوعی دیپلماسی عمومی محسوب میشود) و همچنین ارتباط دوسویه (بده-بستان) با دیگر ذینفعان منطقهای در بخش آب داشته باشند. منظور از تأکید بر اصطلاح "بده – بستان" آن است که این گونه مبادلات و معاملات با به وجود آوردن نوعی تعادل و توازن به پایداری و امنیت در افق بلند مدت کمک می کنند.
در قضایای اخیر به خوبی شاهد بودیم که در استان همجوار، موضع گیری های برخی از نخبگان و پیش آهنگان، رسانههای محلی، کانالهای اطلاع رسانی در فضای مجازی، تشکلهای کشاورزی و حتی گفتههای گاه و بیگاه نمایندگان محترم در دفاع از حقوق مردم، کاملاً با حرکات و تجمعات کشاورزان معترض (که حتماً باید حقوق قانونی آنها توجه شود) همپوشانی داشته و هماهنگ بود.
اما در مقابل در استان یزد میتوانم به جرات ادعا کنم که هیچ سیاست رسانهای مشخصی در این باره وجود ندارد و برای مدیریت و تاثیرگزاری بر افکار عمومی در سطح ملی تدبیری اندیشیده نشده است. در استان "یک" رسانه اطلاع رسانی تخصصی پر قدرت و یا حتی ضعیف، در بخش آب هم فعالیت ندارد. علاوه بر این حتی "یک" سازمان مردم نهاد قوی و یا "یک" کانال اطلاع رسانی با حضور پررنگ و اثرگزار در فضای مجازی در استان فعال نیست. در حالی که برخی از مدیران استان از قوت نسبی نهادهای مردمی در یزد صحبت می نمایند حداقل در بخش آب، حضور حساس و اثرگزار نهادهای مردمی، کمپین ها و کانال های مجازی مرتبط با آب، نه در مقایسه با ابر قدرتهایی چون خوزستان و اصفهان بلکه در مقایسه با استانهایی چون لرستان و چهارمحال بختیاری هم بسیار ضعیف و در حد "صفر" است.
البته منظور از تأکید بر تدبیر برای حضور قوی در فضای رسانهای و تقویت تشکلهای مردمی دامن زدن بیهوده و بی نتیجه به آنچه گاه "جنگ آب" در ایران نامیده میشود نیست. بلکه دقیقاً تلاش برای جلوگیری از این تعارض احتمالی است؛ چرا که به دلایل جمعیتی، جغرافیایی و فرهنگی استان یزد از چنین تعارضی قطعاً و حتماً منتفع نخواهد شد. منظور آن است که مدیران محترم همچنانکه به فکر خط انتقال جدید از جنوب کشور و یا پایداری خط یک هستند لازم است به دیپلماسی آب در استان یزد بیاندیشند و بدانند فضای افکار عمومی و رسانه ها بهترین و بزرگترین عامل قدرت در مذاکرات و معادلات به حساب می آیند و برخی از ذینفعان همطراز با استان یزد به خوبی از این عامل بهره برداری می کنند.
امروزه دیپلماسی عمومی و رسانه ای یکی از ارکان مهم "قدرت نرم" در سطوح داخلی و حتی بین المللی محسوب می شود و بر همین اساس برخی از کشورهای کوچک، با حمایت پیدا و پنهان و یا حتی راهبری مستقیم شبکههای اطلاع رسانی قوی، در حد قدرت های بزرگ در معادلات جهانی تاثیر گزاری میکنند.
با توجه به ابعاد جمعیتی محدود، خشکی مفرط و نیاز حیاتی استان یزد به منابع آبی خارج از حوزه، لازم و حیاتی است که موضوع سیاست گزاری رسانه ای، مدیریت افکار عمومی و به طور خلاصه "دیپلماسی آب" به طور خاص در دستور کار مدیریت استان قرار گرفته و برای صیانت از منافع بلند مدت یزد از ضعف و انفعال کنونی فاصله بگیریم. البته مطالبه گری بی مبنا و در پیش گرفتن مسیری پرخاشگرانه قطعا ثمربخش نخواهد بود بلکه یزد می تواند بر پایه نام و اعتبار تاریخی "انسان یزدی" به عنوان نماد سخت کوشی، هوشمندی و مدیریت بهینه منابع محدود آبی، به عنوان مرکز سازگاری با اقلیم و توسعه پایدار و پیشرو معرفی شود. ما باید بتوانیم با تأکید بر اصول انسانی و در جهت منافع ملی و منطقه ای موج های منفی رسانه ای علیه مردمان یزد که به نجابت و قناعت شهره بوده اند را در "فضای نرم" خنثی نماییم. ما می توانیم با استفاده از اعتبار تاریخی، مزیت های فرهنگی و سرمایه بی نظیر انسانی موجود در استان و با شعار راهبردی "آب، محور گفتگو" با تأثیرگزاری در ابعاد ملی و کمک به عبور کشور از این ابرچالش مخاطره آمیز، منافع بلند مدت استان کهن و کویری یزد را نیز تأمین کنیم و این همه به اتخاذ تدابیری اصولی و اساسی در حوزه "دیپلماسی آب" در سطح استان باز می گردد.